ورن ترویر بازیگر هری پاتر در سن چهل و نه سالگی به علت یک بیماری مربوط به کوتاه قامتی درگذشت . شما می توانید تصاویری جالب از این بازیگر کوتاه قامت را ببینید .
ورن ترویر بازیگر هری پاتر و دیگر فیلم های سینمای هالیوود به علت بیماری آکندروپلازی کوتولگی و کوتاه قامتی در سن چهل و نه سالگی درگذشت . ورن ترویر بازیگر فیلم سینمایی هری پاتر فقط هشتاد و یک سانتی متر قد داشت .
ورن ترویر بازیگر هری پاتر
در جدیدترین اخبار سینما و تلویزیون متوجه شدیم که ورن ترویر، بازیگر محبوبی که بیشتر برای ایفای نقش شخصیت مینی-می (Mini-Me) در سری فیلمهای Austin Powers (آستین پاورز) معروف شده بود بهعلت عارضه آکندروپلازی کوتولگی ، در سن ۴۹ سالگی دار فانی را وداع گفت.
این بازیگر خوشنام، تنها ۸۱ سانتی متر قد داشت. او در تاریخ ۱ ژانویه ۱۹۶۹ (۱۱ دی ۱۳۴۷) چشم به جهان گشود. ورن ترویر نقشی کوتاه و خلاصهای هم در سری فیلمهای Harry Potter (هری پاتر) داشت. او در فیلم Harry Potter and the Sorcerer’s Stone (هری پاتر و سنگ جادو)، نقش جنی به نام گریپهوک را ایفا کرده بود.
این خبر ناگوار ابتدا در صفحه رسمی او در شبکه های اجتماعی منتشر شد.
متن بیانیهای که در این رابطه نوشته شده به شرح زیر است:
نوشتن این خبر که ورن ترویر فوت کرده و دیگر در بین ما نیست واقعا قلب بزرگی میخواهد و باید بغض سنگینی را برای نوشتن این خبر قورت داد.
ورن ترویر فرد فوقالعاده مهربانی بود که اهمیت زیادی برای همه قائل میشد.
او همیشه دوست داشت کاری کند که لبخند روی لبان همه بیاید، خوشحال باشند و بخندند.
هر وقت متوجه میشد که فردی به چیزی نیاز دارد، با کمال میل و تا جایی که امکان داشت، به او کمک میکرد. ورن ترویر امیدوار بود که با سبک کاری که انجام میدهد و زحمتهایی که در این راه میکشد، بتواند تغییر مثبتی در دیگران ایجاد کند و هر روز برای انتشار این پیام، تلاش زیادی میکرد.
او سعی میکرد با هر کاری که میکند، مثل عزت، عزم جزمش و حتی حالت رفتاری و طرز برخوردش، به تمامی افرادی که در سرتاسر دنیا هستند، امید و انگیزه ببخشد. در صحنههای فیلمبرداری فیلمها و سریالها، فیلمبرداریهای تبلیغاتی، مراسمهای کامیک کان،
مراسمهایی که شخصا حضور مییافت و حتی در ویدئوهای شخصی خود در یوتوب،
تمام تلاشش را میکرد تا به مردم نشان دهد که قادر به انجام چه کارهایی است.
اگرچه حتی قد و قامت او کوتاه بود و در زندگی شخصیاش والدین او اغلب موارد تعجب میکردند که او چگونه میتواند بدون هیچ کمکی و تنها با اراده خود دستش را به دستگیره در رسانده و آن را باز کند، ترویر تصمیم گرفت که با همان قد کوتاهش درهای بیشتری را برای خودش و بقیه آدمهای دنیا باز کند؛
بیشتر از آن چیزی که هر فردی میتواند تصور کند.
او در طی زندگی کوتاه خود توانست تاثیر بسیار زیادی روی افراد مختلف بگذارد؛
خیلی بیشتر از آن چیزی که خودش میدانست و تصور میکرد.
ورن ترویر یک مبارز بسیار خوب و قهار بود
زمانی که نوبت به مبارزههای شخصی خود ترویر میرسید، او یک مبارز بسیار خوب و قهار بود.
در طی تمامی این سالها، او با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکرد و در نهایت پیروز هم میشد. مبارزه میکرد و پیروز میشد، مبارزه میکرد و برخی اوقات مجبور بود بیش از حد مبارزه کند؛ اما اینبار او پیروز میدان نبود و هر چه مبارزه کرد نتوانست این حقیقت تلخ را کنار بزند.
در طی این مدت زمان اخیر که او با مشکلاتش دست و پنچه نرم میکرد،
در حالی که توسط خانوادهاش احاطه شده بود، تعمید گرفت. خانواده او بسیار خوشحال و قدردان بودند از اینکه آنها این زمان را دارند تا در خلوت شخصی خودشان به عزاداری و غم و اندوه بپردازند.
افسردگی و در نهایت خودکشی، مسائل بسیار مهمی هستند.
شما هیچوقت متوجه نمیشوید که فرد مقابل شما، با چه مسائلی از درون خود در حال مبارزه با آنها بوده است.
با یکدیگر مهربان باشید.
همیشه این موضوع را در ذهن داشته باشید که هیچوقت برای فردی که نیاز به کمک دارد،
دیر نیست و هر زمان که شما به او کمک کنید زمان مناسبی خواهد بود.
سعی کنید به جای اینکه بر سر مزار او گل بیاورید، به یکی از دو موسسه خیریهای که برای ورن ترویر اهمیت بسیار زیادی داشت،
(The Starkey Hearing و Best Buddies) کمکهایی اهدا کنید.
درباره کتاب هری پاتر بیشتر بدانید
هری پاتر ۱۱ ساله یک پسر انگلیسی یتیم است که مجبور است با عمه و شوهر عمه وحشتناکش، که دورسلی ها نام دارند و پسر خپله و لوسشان دادلی زندگی کند. آنها با هری ظالمانه رفتار می کنند و او را دوست ندارند.
اما همه چیز با یک اتفاق شروع به تغییر می کند و آن موقعی است که یک جغد نامه رسان نامه ای اسرارآمیز را به دست هری می رساند. این نامه ای است که اعلام می کند هری در مدرسه سحر و جادوی “هاگوارتز پذیرفته شده است.
هری با همراهی مردی با هیکلی خیلی بزرگ از “هاگوارتز” یعنی شخصی به نام هاگرید، که شکاربان مدرسه است، برای مدت کمی برای خرید از دورسلی ها دور می شود. هاگرید مطمئن می شود که هری همه وسایل مدرسه (عصا، ردا و غیره) را به شکل مناسبی از مغازه های مربوط به سحر و جادو در خیابان دیاگون می خرد.
هاگرید همچنین به هری همه چیز را درباره والدین مرحومش “جیمز و لیلی پاتر”،
جادوگران افسانه ای که آنها هم در هاگوارتز حضور داشته اند، می گوید.
اگرچه هری دلش برای والدینش تنگ می شود، اما از این که که می فهمد که جادو در خانواده اش جا دارد خوشحال می شود!
هری مجبور است از خیابان دیاگون به سوی دروسلی های وحشتناک بر گردد.
اما درباره مدرسه جدیدش هیجان زده است…
و نمی تواند تا اول سپتامبر روزی که می تواند به هاگوارتز برود منتظر بماند.
هری پاتر به ایستگاه “کراس کینگ” می رود
در روز بزرگ، در میان خوشحالی دروسلی ها هری به ایستگاه “کراس کینگ” می رود.
جایی که او باید در سکوی عجیب “نه و سه ربع” سوار قطار سریع السیر هاگوارتز شود.
هری در موقع سوار شدن به قطار با “رون ویزلی” و جادوگر مشتاقی به نام “هرمیون گرنجر” که بعداً نزدیک ترین دوستانش می شوند ملاقات می کند.
موقعی که ترن در قلعه عظیمی توقف می کند هری متحیر می ماند.
او نمی تواند باور کند که این مکان دیدنی اسرارآمیز واقعاً مدرسه هاگوارتز است.
به عنوان دانش آموز سال اول، هری کارهای کلاسیش را خیلی خوب انجام می دهد و همچنین ستاره تیم کوییدیچ شبانه روزیش می شود (کوییدیچ نوعی فوتبال است که روی دسته جارو بالا در هوا بازی می شود).
اما همه چیز هم خوشحال کننده نیست.
چون که در کلاس های معجون ها، وردها و پرواز، هری همچنین باید با بعضی از دشمنان خطرناک و بدجنس مثل “دراکو مافلوی” روبرو شود و با جادوگری که والدینش را کشته، یعنی ولدمورت مقابله کند. هری همچنین باید از رازی پرده بردارد…
یعنی محل قرارگرفتن سنگ سحرآمیز، سنگی جادویی که میتواند فلز را به طلا تبدیل کند را کشف کند.
از این سنگ می توان معجونی مخصوص تهیه کرد که به مردم اجازه می دهد تا برای همیشه زنده بمانند.
او سرانجام با کمک دوستانش آن را پیدا می کند و از دسترس ولدمورت دورش می کند.
زومجی – صفر بیست